موسیقی متن سایت
موسیقی‌ی متن آی آدم‌ها راهِ رهایی موسیقی : میدیا فرج نژاد با صدای سید حسام سراج است.

۱۳۸۷/۹/۲۷

پای برهنه‌ی ظهر

.
خاموش می‌شوی
و فانوسک سالخورده
با تو نمی‌گوید
بر چهارراهی تاریک
دنبال چند شبح مشکوک
نام‌ات را سکه می‌زنند
شاهزاده‌ی خواب‌های کوچک تو می‌شوم
* *
نه از پاپوش طلایی‌ات صحبتی‌ست
نه نگاهی خالی
که پای برهنه‌ی ظهر
................................ تاول ‌زند
ستاره‌های بالدار
به خواب می‌روند
و زمان هرزه
................... دو نیمه می‌شود
**
چشمان‌ات گشوده می‌شوند
و صبح تنبل شنبه
باغچه‌ی کوچک همسایه را
...........................خاکستری می‌کند
....................................................١٧ دسامبر ٢٠٠٨
................................................ روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۹/۱۳

روی موج کوتاه

.
۱۲
با نام کوچک‌ات
خطاب می کنم
تکلیف این پرنده چی‌ست؟
که یکسره از یاد رفته است.
.
۱۳
از سایه‌ات عبور می‌کنم
دستان‌ام بوی ترا می‌گیرند
باید ارتباطی
بین این باغچه و
دریاچه‌ی آبی‌ی دوردست باشد!
.
۱۴
پاییز روی کاج
حیاط کوچک خانه را
نشانه می‌رود

.......................................... ۳ دسامبر ۲۰۰۸
.................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۹/۱۰

روی موج کوتاه

.
۱۱
گردویی کوچک فرو افتاد!
درخت تناور اما،
هنوز پا برجاست.
.......................................... ۲۸ نوامبر ۲۰۰۸
.................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۹/۸

روی موج کوتاه

.

۹

به مرگ سلام می‌کنم
بفرما می‌زند
صحنه تاریک می‌شود
و چشم٬ چشم را نمی‌بیند

..........................................۲۸ نوامبر ۲۰۰۸
.................................... روزویل کالیفرنیا

.

۱۰

از آینه می‌گذرم
درون خواب پا می‌نهم
دستی مهربان

..............پیشانی‌ام را

...........................نوازش می‌دهد

دیگر باز نمی‌گردم

.......................................... ۲۸ نوامبر ۲۰۰۸

.................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۹/۱

روی موج کوتاه

.
۸
چشم کدام خواب سبز می‌زند؟
تا باغچه زرد نیست
پشت نگاه برف
زیر عبور کاج
..........................................۲۱ نوامبر ۲۰۰۸
.................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۸/۳۰

روی موج کوتاه

.
۷
چشمان‌ات نه انگشت بود
نه باران
این حرف‌های خیس
اشارتی‌ست
به دریاچه‌ای
که بر بستر باد می‌لمد.
.........................................۲۰ نوامبر٢٠٠٨
................................ روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۸/۲۵

خطی از میان شما رد نمی شود

.
لطفآ کنار خواب‌های من
دراز نکشید
من اسلحه‌ی خودکار حمل می‌کنم
یک برگ کاغذ سفید
رویاهای‌ام را شلیک می‌کند
شناسنامه‌ام پیش شماست
هیچ خطی از میان شما رد نمی‌شود
خانه‌ام را از کنار رودخانه‌
جابجا نکنید
کودکان خمیده
در دو سمت باریک خیابان
صف کشیده‌اند
از سربازهای کوچک هم
سان دیده می‌شود
هیچ‌کس به‌تراز تو رژه نمی‌رود
یک
......دو
.............سه
یک
......دو
............سه
خبردار واقعه تنهاست
اسم شما جه بود!؟.
از خواب‌ها رنگی‌ی این کوچه
لیست برمی‌دارند
باید برای برادرم
عکس این درخت بازنشسته را
.............................. ئی-میل کنم
اسم دیوان شما فراموش نمی‌شود
حافظ نه دیروز زندگی می‌کرد
و نه امروز مرده است
پس زنده باد حضرت نیما
که شعرهای مرا تازه می‌کند
این‌جا سرزمین برف‌های کویری‌ست
اسم شب شما سیاه‌تر از برف است
من اسم تمام شب‌های جمعه‌ را
زیر برگ‌های پاییز پارسال
حفظ کرده‌ام
از چهارشنبه تا آخر هفته
پارو زدم
این رودخانه نه رود است و
نه خانه!
خانه که تاریک شد
هیچ‌کس دیده نمی‌شود
.........................................٢٩ اکتبر ٢٠٠٨
...................................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۸/۹

روی موج کوتاه

.
١
حرفی نداشت
سیاه شد
تا خطی سفید بر او بگذرد
دهان‌اش اما
هنوز بسته است.
.
٢
شیرین‌ترم که،
از کنار تو نمی‌گذرند‌م
مزاح می‌کنم!
هنوز کنار این اتاق کز کرده است
.
٣
خوش آمدی ای چشم بی‌صدا
کمی نگاه که می‌کرد
از پشت آینه
هزار چشم به‌راه شد
.
٤
آهسته گوش شما را
نمی‌شنود
از سمت چندگانه که خواندند باد.
حکایت برادرند شغال و...
.
۵
تا باغچه از زرد کنده شد
مشتی گلاب که می‌ریزد
فواره پله زد بلند
تا صبح.
.
۶
حضور تو پیداست
گهواره نیست
.............تاریخ
تکرار می‌شود
.............اما
.........................................٢٩ اکتبر ٢٠٠٨
....................................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۷/۱۹

رنگین کمانی که قاطی کرده است

....
دیوار‌م کوتاه‌ست
کسی به خواب‌های نازک‌ام ناخنک می‌زند
همسایه‌ام تنهاست
آن‌قدر که با سایه‌اش
..................قرار می‌گذارد
به رنگین کمانی که قاطی کرده است
........................ نگاه می‌کنم
صدای‌ام شنیده نمی‌شود
پشت باد دراز می‌کشم
کوچه‌ام به بن‌بست‌ می‌رسد
پا‌ برهنه‌ها رژه می‌روند
امروز باید به آن‌که کوچک‌تر است
.............................رأی بدهم
من همیشه از شما کوتاه‌تر بوده‌ام
حتی زمانی‌که
تفنگ‌های‌تان را
عادلانه قسمت می‌کردید
باید صدای‌ام را سبز کنم
تا درخت‌های جوان
.................... خم نشوند
از تو می‌گویم
تا هم آب آبی شود
هم باران خیس
من با این دریاچه
................... رشد کرده‌ام
و حاضر نیستم
آن را با شما
..............قسمت کنم
باید برای پرندگان این جزیره
از شناسنامه‌ام بگویم
گنجشک‌های این‌جا
با زبان من حرف می‌زنند
از این‌که نام‌ام را
صحیح تلفظ می‌کنید
................. ممنونم
من با این‌ غربت
.................... کنار نمی‌آیم
........................................ .
۶ اکتبر ۲۰۰۸
.......................................................... روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۶/۲۵

طرح

.
همشهری‌ی توام
با زبان تو حرف می‌زنم
............................چیزی بگو
...........................۱۵ سپتامبر ٫۲۰۰۸ روزویل کالیفرنیا

۱۳۸۷/۶/۱۵

شناسنامه ۲۹


۲۹
یک قطره اشک
.................بر شناسنامه‌‌ام
دریا‌ست
.
......................................... ۵ سپتامبر ٫۲۰۰۸ روزویل کالیفرنیا
.
شناسنامه‌ی ۲۸‌ام حاصل دیداری‌ست دوباره با ( عمر چون خانه‌ی در کوفته‌ای‌ست - تا کی از ره برسد دربان‌اش) یک بیتی‌ای سروده‌ی هزار سال پیش‌ام وقتی که شانزده‌سالگی انتهای جهان بود. گاهی که دیروزها به سراغ آدم می‌آید و آن جوانک قدیمی را پیدا نمی‌کند حکایت‌ها می‌شود مثل این!..
.
۲۸
خانه‌ام را به خاطر دارد
و خوب می‌داند که کوبه‌ی خبر
........................ کجاست
یک‌بار هم
تا رخوت کشدار بیمارستان
...................... همراه‌ام شد
شناسنامه‌ام اما
...................در دسترس نبود
وگر نه دربان خسته
به انتظار
................. بی‌تابی می‌کرد

..................................... ۲۰ جولای ٫۲۰۰۸ روزویل کالیفرنیا
۲۷
..................................
تقدیم به شاعر همه‌ی لحظه‌ها اصغر واقدی
.
از آب‌های کوچک دریاچه
تا ساحل غروبی‌ی تو
با یک شناسنامه
............................. می‌بالیم
...................................... فوریه ۲۰۰۸روزویل کالیفرنیا
۲۶
چه کسی‌ست آن‌که
............. شلاق می‌زند بهار را
چه کسی‌ست آن‌که
............. پشت به خانه ایستاده است
و شناسنامه‌ی باران را
...................سوراخ می‌کند
......................................
۹ سپتامبر ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۵
چه فرقی می‌کند
این شناسنامه‌ی ماست
که زیر پاهای باد لگدکوب می‌شود
.................... تا درخت سر بالا بروید
............................. ۸ اگوست ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۴
خاک را گل کنید
این رودخانه که آستین صبح را
................... .. خیس می‌کند
شناسنامه‌ی خواب‌های من‌ست
که آب را
تا رگ‌های باغ
................... سبز می‌زند
.......................... . ۸ اگوست ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۳
کمی گلاب
کمی بهار
شناسنامه‌ی سرزمین من
بسیار از پاییز
................ نوشته است!
..........................۸ اگوست ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۲
این‌جا چه می‌کند
نام کوچکی که خط خورده است؟
شناسنامه‌ی رنگین ستاره
...................دور می‌شود
........................ ۸ اگوست ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۱
ماه را
............سنگسار نمی‌کند
و خورشید را
...........زیر دامن تاریک شب
......................... نمی‌پوشاند
شناسنامه‌ی کوچک من
.................. از جنس لبخنده‌های‌ دختران آفتاب
.....................................................است
......................... ۹ ژانویه ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۲۰
........................ شناسنامه‌ی بیستم پیشکش :نصرت رحمانی ٬ همشهری‌ی قدیمی‌ی باران

شناسنامه‌ای‌ قدیمی
کنار خواب آبی‌ی دریاچه٬
نصرت کجاست ؟!
رویای خیس جنگل خاموش را
.......................... کباب می‌کنند .
..................... .. ۳ ژانویه ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۱۹
آبی شناسنامه‌ی باران است
آبی شناسنامه‌ی برف است
شناسنامه‌ی دریا
........................ خیس‌ست
شناسنامه‌ی آسمان‌ام اما
........................... آبی نمی‌زند .
...................... .....۱ ژانویه ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا
۱۸
تصویر شناسنامه‌ی توام
کوتاه‌تر از متوسط
بلندتر از اشتیاق آب
با موهایی از جنس شب
و نامی که از دوست داشتن می‌گوید

همزاد شاعران دربدرم
شعرم که اسم ترا
.................. تکرار می‌کند.
................................,۲۶ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۱۷
.......................
شناسنامه‌ی هفدهم پیشکش :بیژن اسدی‌پور ٬ طراح لحظه‌های زخم
تو اما بلندترین قامت این خاکی
و دستان پر بارت
............. تا پس‌کوچه‌های دور
............................... سبز است
نام‌ات آبی‌ست
و کلام‌ات تازه
شناسنامه‌ی بهاران در راهی.
................................ ۲۶ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۱۶
کلاغ‌های کوچک تنهایی
که بی‌شناسنامه می‌آیند
نام شاعران سیاهپوش را
........................ خط می‌زنند .
............................ . ۲۱ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا

۱۵
تا می‌زند ترانه
آیینه‌ی چهارقد نام‌ات
شناسنامه‌ی کوچه‌هایم
................ باطل نمی‌شود
..............................۲۱ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۱۴
شناسنامه‌ام آبی‌ست
یعنی آسمان خانه‌ام
همزاد کوچک
............. دریاچه خزر است
و در خلیج فارس
................آب‌تنی می‌کند
........................... ۸ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
............................ .....شناسنامه‌ی سیزدهم پیشکش :غلامحسین نصیری‌پور ٬ صدای گوارای شعر
۱۳
حغرافیای عشق
از قفس تا دیوار
از دار تا بار
شناسنامه‌ات را می‌گویم
........................ ..
۸ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۱۲
شکل شناسنامه‌ام
از چین نقطه‌چین تو
............ می‌رسد سبز
سیب بی‌حوا
گناه مکرر عشق
...................... ۷ دسامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۱۱
کوتاه‌ترین فاصله بین دو سکوت
سقوط درخت است
.................. بر نطع خالی‌ی صبحگاه
و هلهله‌ی آتش
................. بر دیوار چند شناسنامه‌ی مشکوک

۱۰
از این دیوار تا آن دیوار
هزار هزار
شناسنامه‌ها
بی‌کار٬ بردار ٬ پروار
....................................... ۲۲ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا

۹
دیوارهای راه راه
خورشیدهای صبحگاه
و شناشنامه‌های سوراخ سوراخ
............................ آخ
...............................آخ
................................... ۱۵ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۸
گور جمعی‌ی ما
.......... گور جمعی از ما
...................... با یک شناسنامه
............................و یک سکوت مشترک
.................................. ۸ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۷
باران تنگ
.... باران تنگ حوصله
یاران جنگ
.......... یاران بی‌دست و پا
ما بر فراز نام تو
................ شناسنامه‌ایم
از هر جهت
..... نه بی‌جهت
................................ ۸ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۶
تاریخ تاریک
جغرافیا دیوار
شناسنامه آن‌سوی تاریک دیوار
............................... ۸ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۵
یک شناسنامه
یک آسمان باژگون
و من که با یک شماره
.............. از تو جدا می‌شوم
...............................۷نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۴
من در تو آغاز می‌شوم
یعنی شناسنامه‌ی بارانی‌های توام
وقتی که به بهانه‌ی بهار
می‌بارد بر تو دار
.............................. ۵ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۳
ما را در یک شناسنامه دفن می‌کنند
من در شناسنامه‌ی تو
......................... خوانده می‌شوم
..............................۵ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
۲
نامی دندانه‌دار
هویت شناسنامه‌ام را
................... می‌جود
.............................۴ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا

۱
آن‌قدرشناسنامه‌ام
که مرگ همه‌ی کودکان کال
............ در تاریک ذهن صفحاتم
...........................به ثبت رسیده است
............................۳نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا
از حبیب شوکتی منتشر شد:
الف مثل باران

۱۳۸۷/۶/۲

شرقی

.
برای روبان قرمزت
آبشاری طرح خواهم زد
.....................از موج
تا کلاه‌ات بی‌سر
نماند!

.
این گونه نیست
که از زیر سکوت تاریک‌ات
چشمان بسته‌ات را
................... زاغ سیاه نزنند
وگرنه تا حالا هزار بار
دست از پا دراز تر
میدان سنگی را
.................... دور زده بودی
و سرت هنوز بر تن‌ات
................. سنگینی می‌کرد!
................................ ۲۸ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا

بارش خيس

.
چشما‌ن‌ام را
جایی حوالی‌ی خواب‌های خوش‌ات
پنهان کن
پیش از آن‌که خاکستر نگاهم
رویا‌های نیمروزات را
پر پر کند
به آمدن‌ات خیره می‌شوم
و بارش‌ خیس بر آستین سنگی‌ی حوض
لبخند می‌زند
آینه در ادامه‌ی تکثیر
اندام آب را در بر می‌گیرد
و ماهیان بی‌عید
بر فراز فصل
گلاب می‌کارند
....................................۱ دسامبر٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا

طرح

.
به آب که می‌زنی
تازه‌گی‌ات را
گلوی تشنگی‌ی ظهر
خيس می‌شود
و باران
به تماشای تابستان
بی‌تابی می‌کند


................................. ۲۲ نوامبر ٫۲۰۰۶ روزویل کالیفرنیا