.
خاموش میشوی
و فانوسک سالخورده
با تو نمیگوید
بر چهارراهی تاریک
دنبال چند شبح مشکوک
نامات را سکه میزنند
شاهزادهی خوابهای کوچک تو میشوم
* *
نه از پاپوش طلاییات صحبتیست
نه نگاهی خالی
که پای برهنهی ظهر
................................ تاول زند
ستارههای بالدار
به خواب میروند
و زمان هرزه
................... دو نیمه میشود
**
چشمانات گشوده میشوند
و صبح تنبل شنبه
باغچهی کوچک همسایه را
...........................خاکستری میکند
....................................................١٧ دسامبر ٢٠٠٨
................................................ روزویل کالیفرنیا
و فانوسک سالخورده
با تو نمیگوید
بر چهارراهی تاریک
دنبال چند شبح مشکوک
نامات را سکه میزنند
شاهزادهی خوابهای کوچک تو میشوم
* *
نه از پاپوش طلاییات صحبتیست
نه نگاهی خالی
که پای برهنهی ظهر
................................ تاول زند
ستارههای بالدار
به خواب میروند
و زمان هرزه
................... دو نیمه میشود
**
چشمانات گشوده میشوند
و صبح تنبل شنبه
باغچهی کوچک همسایه را
...........................خاکستری میکند
....................................................١٧ دسامبر ٢٠٠٨
................................................ روزویل کالیفرنیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر