.
لطفآ کنار خوابهای من
دراز نکشید
من اسلحهی خودکار حمل میکنم
یک برگ کاغذ سفید
رویاهایام را شلیک میکند
شناسنامهام پیش شماست
هیچ خطی از میان شما رد نمیشود
خانهام را از کنار رودخانه
جابجا نکنید
کودکان خمیده
در دو سمت باریک خیابان
صف کشیدهاند
از سربازهای کوچک هم
سان دیده میشود
هیچکس بهتراز تو رژه نمیرود
یک
......دو
.............سه
یک
لطفآ کنار خوابهای من
دراز نکشید
من اسلحهی خودکار حمل میکنم
یک برگ کاغذ سفید
رویاهایام را شلیک میکند
شناسنامهام پیش شماست
هیچ خطی از میان شما رد نمیشود
خانهام را از کنار رودخانه
جابجا نکنید
کودکان خمیده
در دو سمت باریک خیابان
صف کشیدهاند
از سربازهای کوچک هم
سان دیده میشود
هیچکس بهتراز تو رژه نمیرود
یک
......دو
.............سه
یک
......دو
............سه
خبردار واقعه تنهاست
اسم شما جه بود!؟.
از خوابها رنگیی این کوچه
لیست برمیدارند
باید برای برادرم
عکس این درخت بازنشسته را
خبردار واقعه تنهاست
اسم شما جه بود!؟.
از خوابها رنگیی این کوچه
لیست برمیدارند
باید برای برادرم
عکس این درخت بازنشسته را
.............................. ئی-میل کنم
اسم دیوان شما فراموش نمیشود
حافظ نه دیروز زندگی میکرد
و نه امروز مرده است
پس زنده باد حضرت نیما
که شعرهای مرا تازه میکند
اینجا سرزمین برفهای کویریست
اسم شب شما سیاهتر از برف است
من اسم تمام شبهای جمعه را
زیر برگهای پاییز پارسال
حفظ کردهام
از چهارشنبه تا آخر هفته
پارو زدم
این رودخانه نه رود است و
نه خانه!
خانه که تاریک شد
هیچکس دیده نمیشود
اسم دیوان شما فراموش نمیشود
حافظ نه دیروز زندگی میکرد
و نه امروز مرده است
پس زنده باد حضرت نیما
که شعرهای مرا تازه میکند
اینجا سرزمین برفهای کویریست
اسم شب شما سیاهتر از برف است
من اسم تمام شبهای جمعه را
زیر برگهای پاییز پارسال
حفظ کردهام
از چهارشنبه تا آخر هفته
پارو زدم
این رودخانه نه رود است و
نه خانه!
خانه که تاریک شد
هیچکس دیده نمیشود
.........................................٢٩ اکتبر ٢٠٠٨
...................................................... روزویل کالیفرنیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر